هیچ.

مینهم پریشانی بر سر پریشانی

هیچ.

مینهم پریشانی بر سر پریشانی

بنویسید که بد بودم و جارم بزنید ...
پنجه در هر چه که من واهمه دارم بزنید !

×××

یک نفر آدمم و چند نفر غمگینم.

.
.
.
دیگه نیستم ! :)

آخرین مطالب

  • ۰۱ مهر ۹۹ ، ۲۰:۰۳ هعی.
  • ۱۹ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۲۱ عجب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

 

بزرگ شدم دیگه :دی

 

تا زمانیکه در اینجا حضور دارید به اعتقاداتم احترام بگذارید ، متقابلا احترام میگذارم

 

شیعه ی اثنی عشری خالص و مسلمان سرسخت اسلام ناب محمدی نیستم ، کافر و بی دین هم نیستم.

حزب اللهی نیستم ، غرب زده هم نیستم .

اصولگرا نیستم و اصلاح طلب هم نیستم.

کلا این عقایدم به شما فضول ها مربوط نیست

+

حوصله چیز خوبیست که من برای همه ی آدم ها ندارم.

 

 

برنز المپیاد ادبی دوره ی بیست و نه .


 

 

 

 

"" اصن انگار ملکه ی شادی بودم که سرزمینشو سرزنده نگه داشته بود و حالا یه سری چیزا سرزمینشو نابود کردن ، حالا ملکه نیست ، حالا جنگ زده افتاده روی زمین و به هر چیزی متوسل میشه که بهش نیرو بده ، نیرو بده که بلند شه ،  بلند شه و  تازه از نو بسازه اونم وقتی میدونه بعد ساختنش مثل قبل نمیشه .""

 

حالا ملکه است . حالا دیگه سرزمینشو از نو ساخته . حالا شجاعه ، میتونه بجنگه ، چیزای اضافی رو بذاره کنار و بچسبه به اصل زندگی. با تشکر ازش .و با تشکر از نیرویی که بالا سرشه .