چیزی که جدیدا بهش رو آوردم درس خوندن با کرنومتره ؛ خیلی کار جالبیه از این جهت که آخر شب ساعت "خالص" درس خوندنت رو نشون میده و خب تو میفهمی که ریدی :|
روزای عادی با حساب دو دوتا چهار تا و شیش تا نه خوندم سه ساعت به اضافه ی پنج ساعت بعد از ظهرم و به اضافه ی چهارساعت شبم عه پس شد دوازده ساعت تایم درس خوندنم رو حساب میکردم
آما !
یک هفته است که کرنومتر داره نشون میده روزایی که من خودمو خفه میکنم ، دقیقا همین لفظ خفه ، تنها یازده ساعت میشه ! درصورتیکه همین روزا رو اگه بدون کرنومتر بشمرم میشه چهارده پونزده ساعت :|||
روال کارم اینه که هرموقع میرم تو فکر یا بلند میشم چند قدمی راه میرم یا هر غلط دیگه ای میکنم کرنومتر رو قطع میکنم ؛ بنابراین میتونم با اطمینان بگم که حداقل اون هشت نه ساعتی که آخر شب نشونم میده هشت نه ساعت خالصی هست که میتونم بهش تکیه کنم .
انقدر که توی این هفته ماجراها داشتیم با دوست پسرهای بچه های کتابخونه ، من کاملا میتونم تا آخر سال پست با عنوان " ماجراهای من و دوست پسرای دوستام " بزارم :|
من واقعا تنها شدم ، تنهایی ای که تا به حال ازش حرف میزدم تنهایی واقعی نبود شاید ، اما چیزی که راجع بهش مطمئنم اینه که الان ، دقیقا الان ، تنهاییه واقعیه ؛ وقتی هر جوری فکر میکنم هیچکس رو ندارم که براش خاله زنک بازی در بیارم ، مسخره بازی دربیارم و پا به پام مسخره بازی در بیاره ، بخندم و پا به پام بخنده ، زنگ بزنم پشت تلفن داد بزنم و داد بزنه ، زنگ بزنم غر بزنم و نگه به من چه ، زنگ بزنم و گریه کنم و سکوت کنه ، اس ام اس بدم استرس دارم وبگه هیچکس بهتر از تو از پسش بر نمیاد
همه ی آدمایی که اینا رو میگفتن رو ندارم ، حتی یه دونشون رو هم ندارم ؛ حتی فاصله رو ، لعنت به کنکور و فاصله ای که بین من و فاصله انداخت ، که حالا همدیگه رو تو کتابخونه ببینیم و فقط از دور دست تکون بدیم بهم ، که وقتی بغلش میکنم بغلم نکنه ، که نهایت دیدارمون بشه دو سه دیقه دم در کتابخونه .
ندارمتون ؛ عزیزای از دست رفته ندارمتون.
، و فقط یه فری دارم که چند شب یه بار بهش بگم سختمه ، بگم دارم میترکم ، بگم هر چی تحمل کرده بودم کنار این شبایی که دارم میگذرونم هم به کنار ، بگم الان اینجا واقعا سخت ه واسم ، واقعا واقعا انقدر که "سخت " کمه واسه توصیفش
و بهم بگه میگذره ، بگه سختیش مال همین روزاس
و من خوشحال باشم که آخرین نفر رو نگه داشتم ، اندازه ی دوسه تا جمله حداقل .
همیشه اخرش خوبه ؛ اگه خوب نیست پس یعنی آخرش نیست.