هیچ.

مینهم پریشانی بر سر پریشانی

هیچ.

مینهم پریشانی بر سر پریشانی

بنویسید که بد بودم و جارم بزنید ...
پنجه در هر چه که من واهمه دارم بزنید !

×××

یک نفر آدمم و چند نفر غمگینم.

.
.
.
دیگه نیستم ! :)

آخرین مطالب

  • ۰۱ مهر ۹۹ ، ۲۰:۰۳ هعی.
  • ۱۹ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۲۱ عجب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

مرا باور کنی یا نه اینه پایان ویرانیم :/

چهارشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۵ ق.ظ

ای مریدکان

 

رب مکان ، فخر زمان ، شیخ الشیوخ پانی

 

در آستانه ی دریافت کارنامه است .

 

همانا که این آخرین سخنان شیخ با شماست ، چرا که پس از آن به واسطه ی نمرات رنگین و درخشان این عالم فنا و زندان غربت را بدرود گفده و عالم ملکوت و عرش الهی را درود می گویم .

 

همه ی شما مریدان را به چالش دعا برای شیخ پانی دعوت می نمایم .

 

از آنجاییکه طی یک سری حرکات ضربتی چـــُــقــُـلی ( چوقولی ؟ چغلی ؟ چوغولی ؟ حالا هرکوفتی :| ) دبیر محترم فیزیک را به دفتر کرده ایم قطع بر یقین فیزیک دوم دبیرستان را خواهیم افتادن .

 

ازیرا که بعد از مرحله ی دوم المپیاد خر درونمان بسیار چموش شده بود و سره کلاس زبان انگلیسی عنان از کف داده بودیم ، دبیر محترم اینجانب به همراه سه تن از المپیادیات دیگر را از کلاس اخراج و به بیرون پرتاب کرد ، یحتمل این را هم افتاده ایم ! ( اولین تجربه ی اخراج از کلاس...خیلی شیرین بود ولی تهش عجیب تلخ ...)

 

فقط مثقالی نگرانیم نکند ابوی بزرگوارمان - که قلبش با باطری کار میکند - دچار تغیرات شدید و پریشان حالی عمیق شده و سلول های تحتانی باطری قلبش در انجام کار قصور کنند :/

 

گاهی وقت ها فکر میکنم درست نیست که آدم همه درس هایش را با نمره ی 19 و 20 پاس کند :|

 

خیلی بی مزه و کپک نما و لوس است :|

 

پس فردا میخواهی به نوه هایت بگویی چه ؟ بگویی همه ی درس هایم را 20 میگرفتم ؟ مادر/ پدربزرگ هم انقدر هویج ؟ -_-

 

فی الجمله

 

حسن ختام این بحث باشد این آهنگ که حال در گوشمان می زمزمد :

 

انگار بی دلیل ، انگار خود به خود / تا عاشقت شدم ، لحنت غریبه شد !

گرمای عشق رفت از جمله سازیات /  یه دفعه خوب شد دیوونه بازیات !

 

kopii

 

۹۴/۰۴/۰۳ موافقین ۲ مخالفین ۱
D:

نظرات  (۱۱)

axooooooooo =)))))
پاسخ:
دارن واسه منه بخ بخت گریه میکنن =))
۰۳ تیر ۹۴ ، ۱۵:۱۸ تنها همدم ماه
سلام یا شیخ:))))))
امید است که در هنگام دریافت کارنامه خوش بدرخشی
ما مریدان برایت دعا میکنیم شک نکن
راستی شیخ پانی ره چرا ما هیچ وخت موفق به رویت جمال نورانی شما نمی شویم O-o

پاسخ:

سلام مرید جونم :))))))

از این امیدها نداشده باش ...

ممنانم مریدان :))))))

نمیدانم احتمالا قضای الهی و تقدیر و سرنوشت بدین گونه است :دی

۰۳ تیر ۹۴ ، ۱۳:۵۰ کیا هاشمی
نمرات درخشان امتحان نهایی منو ندیدی پس...
میگن رنگ مدال با معدل رابطه عکس داره :D
پاسخ:

 :))))

منم شنیدم اینی که گفتی رو :دی

کلا طلا واس ماس.

نه اسم تو نبود ولی یکی از بچه های کلاسمون بود!!!!
چرا اتفاقن امینی هم بود  ولی شاهقلی چقد منو دوس داره!!(اسمایلی هنگ کردن!)
تا حالا هرچی شرط بستم من بردم....حوصله ندارم وگرنه با تو هم شرط می بستم یه چیزی هم کاسب می شدم این وسط!!!
پاسخ:

خب پس یعنی پدر شهریه رو داده ...

:) این احتمالا پسری چیزی داره ، تو رو نظر کرده ، مطمئن باش -_- بله ندیا ، طلا واس ماس -_-

این دفعه رو میبازی :)))) همین الانم دیر نشده ، اگر مایل باشی سر یه تو گوشی شرط میبندیم :|

شاهقلی داشت می گفت 16تا افتادن..تازه 3نفر رو هم گفت ک کارنامه هاشون رو بشون ندن....دلیلش هم می خواست بگه یکی اومد جلوم نفهمیدم چی شد...شاید شهریه ندادن...
تو هم اگه مث من تاریخ می خوندی 2000تا رو نذر می کردی..بلکه هم بیشتر!
16 میشی فیزیکت رو......
پاسخ:

       منو میشناسی که ؟ از سنگ آب میچکه از مشت من نه ! پس حدمن مطمئن بودم که زیره 15 میشم وگرنه شرط این مدلی نمی بستم !

اون سه نفر که اسم من نبود توشون یه وخ ؟ :)))

شاهقلی سیاه نمایی زیاد میکنه ...

امینی جونم بود ؟ امینی خیلی با من خوب بود برعکس شاهقلی ... تو یه جریاناتی با من هم دست شد حتی =)))

دیشب اعلام کردم ک فردا کارنامه ها رو میدن...بعد بابام ساعت 7ونیم بیدارم کرد ک پاشو بریم کارنامه ت رو بگیریم!!!هیچی دیگه الان من کارنامه م رو گرفتم!!!!تاریخ رو 19 شده بودم!!باورم نمیشه....حالا کی حال داره اون 2000تا صلوات رو بفرسته؟!
کلن از دوما 16نفر افتادن....
پاسخ:

فقط 16 نفر ؟ من انتظار 20 تا رو داشتم حداقل ...

من دوست ندارم برم مدرسه چشمم گره بخوره به چشم بعضیا ...

خوشا به حالت ای دوسد ! این 2000 تا صلوات رو اون موقع داغ بودی نمیفهمیدی چه قدره وگرنه 200 تا میگفتی -_-

غزل میگفت خوب تصحیح کرده فیزیکا رو ... ولی خب با من که لج افتاده ، بهش گفتم من 15 آوردم میبرمت بابابستنی تو هر چند تا بستنی که دلت خواست بخور ، یعنی انقدر مطمئنم که همون 14 رو هم زوری بهم میده !

الان دیگه فک کنم گرفتی کارنامه رو.....زبان داشت نمره ها تونو می گفت روز آخر...باید همون موقع ازش می پرسیدی ک الان فقد درگیر فیزیک می بودی....

اگه زنده موندی یه ندا بده!

پاسخ:

     گفت یکی یکی بیاید بپرسید

من شخصا نخواستم برم ، چون اولا حوصله ی طعنه هاشو نداشتم دوما غرورم جریحه دار میشد ... به درک که چند داره :))))

به پدر گفتم ، یه مقدار سرش شلوغه امروز گفت شاید شنبه یا دوشنبه برم بگیرم ، هنوزم نیومده خونه ببینم گرفته یا نه

نرسیده موسم کشتار !

باشه :))

۰۳ تیر ۹۴ ، ۱۲:۱۳ ❀◕ ‿ ◕❀ zizigolu
:)
اصن بیخیال بودم موقع امتحان دادن،ولی واااای به روزی که میخواستم کارنامه بگیرم!
اضتراس (اضطراب+استرس!!!) داشتم!
پاسخ:

     

دقیقا حال و روز ماست :))))) به جز یک امتحان که بعدش تا دو سه روز گریه میکردم ، بقیه رو گفتم به درک که چند میشم :)))))

تقریبا قلبم اومد تو دهنم تا به ابوی گفتم امروز روز کارنامه گرفتنه -_-

پروردگار متعال ختم به خیر کند ان شالله -_-

۰۳ تیر ۹۴ ، ۱۱:۴۶ ♛ ♛ آرین ♛ ♛
نیمه پر لیوان رو بنگر. ادبیات رو که بیست میشی (:
پاسخ:

 ادبیات و زبان فارسی رو خبر دارم 20 شدم :)

دبیرادبیاتمون میگفت یعنی آدم بیکار میخواد بشینه توضیحات و تفسیرای تورو بخونه :))

سوالات درک ادبی که نصف صفحه برای هرسوال تفسیر و تاویل نوشتم :|



نه کلا گفتم هوس نکنی هویج بشی
پاسخ:
هوس هم کنم نمیتونم -_-
اره واقعا هویج نباش چندتا نمره پایین نیازه
پاسخ:

من هویجم ؟ :|

من با این نمره ی فیزیکم هویجم ؟ :|


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">