هیچ.

مینهم پریشانی بر سر پریشانی

هیچ.

مینهم پریشانی بر سر پریشانی

بنویسید که بد بودم و جارم بزنید ...
پنجه در هر چه که من واهمه دارم بزنید !

×××

یک نفر آدمم و چند نفر غمگینم.

.
.
.
دیگه نیستم ! :)

آخرین مطالب

  • ۰۱ مهر ۹۹ ، ۲۰:۰۳ هعی.
  • ۱۹ مرداد ۹۹ ، ۱۹:۲۱ عجب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

به کی سلام کنم ؟

شنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۴۹ ب.ظ

روزی که سر در وبلاگم نوشتم درمجموع خوشبخت ،خیال میکردم زندگی قراره انقدر خوب پیش بره که همیشه داشته باشمت. متاسفانه زندگی برای من همیشه به غم انگیزترین شکل ممکن بوده . تو هستی ، اما من خودمو لایق تو نمیدونم . واسه همین بدون این که بهت بگم ، دارم ازت میکَنَم. 

روزهایی هست که همش در حال گریه کردنم و تصور این که زندگی با تو چه قدر میتونست منو خوشبخت کنه ولی به خاطر مشکلاتی میدونیم ، من ترجیح میدم خودم غرق این مشکلات باشم و تو رو با خودم نکشم پایین. کندن از تو بسیار مشکله و تنها چیزی که کمکم میکنه ، تصور اینه که تو در جای دیگه و با ادم دیگه میتونی چه قدر خوشبخت باشی عزیز. همینطوره . من ادم تحمل کردن و ادامه دادن نیستم و همینجا تموم شدم . همینجا جونم تموم شده . دیگه کوچک ترین چیزی تو دنیا برام اهمیت نداره وقتی میدونم اینده و زندگیم با تو داره به پایان میرسه . دیگه حتی از مردن هم نمیترسم. یادته بهم میگفتی جون دوست ؟ آره . جان عزیز و نازنین بود اگه میشد کنار تو نگهش دارم . حالا دیگه دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ، درست مثل قبل اومدن تو .

چه قدر همیشه عمر خوشبختیم کوتاهه خدایا . از کی گله کنم ؟ 

از ادم ها متنفرم . خسته م میکنند . تنهایی نسخه ی شفابخش منه . 

 

چه قدر این روزها گریه میکنم و خشم دارم . خشم درونم ، منو میسوزونه . کاش میشد شماها رو هم آتیش بزنم .  

۹۹/۰۵/۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
D:

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">